هوشنگ ملکی شاعر کرجی

آقای "هوشنگ ملکی" شاعر البرزی، زاده‌ی سال ۱۳۵۲ خورشیدی در کرج است.


◇ کتاب‌شناسی:
- شانه به سرهای ژوليده - ۱۳۸۲ - ثالث
- مبدا تاريخ پرستوها - ۱۳۸۲ - ثالث
- مکالمه‌ی سگ‌ها و شغال‌ها - ۱۳۷۸ - نشر الکترونیکی سپنج
- روحی با انگشتر عقيق - ۱۳۹۴ - نشر الکترونیکی هومنه
- نوشتن با سه انگشت زخم - ۱۳۹۴ - نشر الکترونیکی هومنه
- من با لیوان یهودی‌ها آب خورده‌ام - ۱۳۹۴ - نشر الکترونیکی هومنه
- مرتاض یک پا دارد - ۱۳۹۴ - نشر الکترونیکی هومنه
- چاه - ۱۳۹۴ - نشر الکترونیکی هومنه
- ماریا ماریاست - ۱۳۹۴ - نشر الکترونیکی هومنه
- باله‌ی فارسی - ۱۳۹۴ - نشر الکترونیکی هومنه
- آرشیو سفید - ۱۳۹۴ - نشر الکترونیکی هومنه
- ریزوم - ۱۳۹۴ - نشر الکترونیکی هومنه
- دومینو - ۱۳۹۴ - نشر الکترونیکی هومنه
- کاسیت - ۱۳۹۵ - نشر الکترونیکی هومنه
و...


◇ نمونه‌ی شعر:
(۲)
[بورخس]
رفته بود بالا تا بمیرد
من همین پایین مرده بودم
من که
با لیوان یهودی‌ها آب خورده‌ام
او مرا با خودش برد بالا
تا دو سطر آخرم را بخواند
و کتاب نمی‌ترسید آن بالا
گفتم که همین پایین مرده بودم
وقتی که آمده بودم گلویم را تازه کنم
وقتی که آمده بودم دو سطر آخر خودم را بنویسم
وقتی که کسی گفته بود «مرا بخوان»
وقتی او رفته بود بالا تا بمیرد
وقتی که گفته بود کتاب‌ات را بده تا دو سطر آخرت را بخوانم
و کتاب ترسیده بود
و اصلن کسی نمی‌داند آن شب چه کسی آب خورده
یا چه کسی آن دو سطر آخر را نوشته بود.


(۳)
من از خشکی فاصله گرفته‌ام
و مردی که به دنیای مرطوب متن خو گرفته است
قیمت طلا و کاغذ
و ترکیب کابینه‌ی ایران و مصر برایش مهم نیست
مهم تویی و دلفین‌های بازیگوش
-که روز به روز زیباتر می‌شوید-
و مردادی که در راه است
که یک بار دیگر تو را و روشنک را به من می‌دهد
و مرتضا را می‌گیرد...


(۴)
ماری جان!
یک روز صبح
ایران ما هم از این خواب پریشان می‌پرد
ما هم بالای دماوند با دستکش‌های چرمی
یخ می‌گذاریم روی تبخال خورشید.



گردآوری و نگارش:
#لیلا_طیبی (صحرا)
دیدگاه ها (۰)

تابلو

اربعین تسلیت

مقاله

یلدا انگالی شاعر تهرانی

مکاشفه:دیدم مردی با عبا و کلاه کیپا(کلاه یهودیان) مرا ندا دا...

تاوان خوشبختی اینده ات را اکنون پس بده

ازمایشگاه سرد

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط